جدول جو
جدول جو

معنی سخت آمدن - جستجوی لغت در جدول جو

سخت آمدن(گِ رِ تَ)
ناگوار آمدن. دشوار آمدن: و اسکندررا این پیغام سخت آمد. (فارسنامۀ ابن البلخی ص 57). برادران یوسف را سخت آمد گفتند اندیشه کنیم که یوسف را در چشم ایشان خوار کنیم. (قصص الانبیاء ص 60).
سختم آمد که بهر دیده ترا مینگرند
سعدیا غیرتت آید نه عجب سعد غیور.
سعدی.
وگر سختت آمد نکوهش ز من
به انصاف بیخ نکوهش بکن.
سعدی.
فراقت سخت می آید ولیکن صبر میباید
که گر بگریزم از سختی رفیق سست پیمانم.
سعدی
لغت نامه دهخدا
سخت آمدن
دشوار آمدن
تصویری از سخت آمدن
تصویر سخت آمدن
فرهنگ لغت هوشیار

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از اخت آمدن
تصویر اخت آمدن
مانوس شدن، اخت شدن
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از ساز آمدن
تصویر ساز آمدن
سازگار آمدن، درست در آمدن، موافق بودن
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از سخت کمان
تصویر سخت کمان
کسی که کمان سخت و محکم را بکشد، آنکه در کشیدن کمان و تیراندازی مهارت داشته باشد، تیر انداز ماهر و پرزور
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از هست آمدن
تصویر هست آمدن
بوجودآمدن: (ازوی هست آید یا از چیزی بیرون بود)
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از وقت آمدن
تصویر وقت آمدن
رسیدن مرگ به گواژ کنایه ازرسیدن مرگ است: (چون وقت آمد نماند آن پادشاهی بکاری نامد آن کار کیایی) (گنجینه گنجوی)
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از سیر آمدن
تصویر سیر آمدن
به تنگ آمدن، ملول شدن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از سوز آمدن
تصویر سوز آمدن
نسیم یا باد سرد وزیدن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از سود آمدن
تصویر سود آمدن
فایده دادن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از سخت کمان
تصویر سخت کمان
پهلوان تیر انداز، بیرحم
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ثبت آمدن
تصویر ثبت آمدن
نوشته شدن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از رقت آمدن
تصویر رقت آمدن
متاثر شدن، محزون شدن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از دست آمدن
تصویر دست آمدن
حاصل شدن، یافت شدن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از اخت آمدن
تصویر اخت آمدن
اخت آمدن با چیزی. متناسب و هماهنگ شدن با آن چیز
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ساخته آمدن
تصویر ساخته آمدن
((~. مَ دَ))
آماده شدن
فرهنگ فارسی معین
تصویری از سخت کمان
تصویر سخت کمان
((~. کَ))
تیرانداز ماهر، بی رحم و سنگدل
فرهنگ فارسی معین
تصویری از سخت کردن
تصویر سخت کردن
Harden, Stiffen
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از سخت کردن
تصویر سخت کردن
durcir
دیکشنری فارسی به فرانسوی
تصویری از سخت کردن
تصویر سخت کردن
verharden
دیکشنری فارسی به هلندی
تصویری از سخت کردن
تصویر سخت کردن
sertleştirmek
دیکشنری فارسی به ترکی استانبولی
تصویری از سخت کردن
تصویر سخت کردن
硬化する , 硬くする
دیکشنری فارسی به ژاپنی
تصویری از سخت کردن
تصویر سخت کردن
להקשיח , להקשיח
دیکشنری فارسی به عبری
تصویری از سخت کردن
تصویر سخت کردن
단단하게 만들다 , 굳히다
دیکشنری فارسی به کره ای
تصویری از سخت کردن
تصویر سخت کردن
mengeras, mengeraskan
دیکشنری فارسی به اندونزیایی
تصویری از سخت کردن
تصویر سخت کردن
कड़ा करना , सख्त करना
دیکشنری فارسی به هندی
تصویری از سخت کردن
تصویر سخت کردن
закалять , затвердеть
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از سخت کردن
تصویر سخت کردن
verhärten
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از سخت کردن
تصویر سخت کردن
endurecer
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
تصویری از سخت کردن
تصویر سخت کردن
indurire
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
تصویری از سخت کردن
تصویر سخت کردن
endurecer
دیکشنری فارسی به پرتغالی
تصویری از سخت کردن
تصویر سخت کردن
使变硬 , 变硬
دیکشنری فارسی به چینی
تصویری از سخت کردن
تصویر سخت کردن
utwardzać, stwardnieć
دیکشنری فارسی به لهستانی
تصویری از سخت کردن
تصویر سخت کردن
загартовувати , затвердіти
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تصویری از سخت کردن
تصویر سخت کردن
kuimarisha, kugandisha
دیکشنری فارسی به سواحیلی